---------
http://26m-entezar.mihanblog.com
--------------
http://www.ddddd12.ir
----------
http://www.dd12.ir
---------
http://dd14.ir
---------
http://dd14.iranblog.com
--------
http://dd12.avistak.com
-----------
http://nk12.mihanblog.com
----- کربلا ------
http://www.imamhussain.org/videostream.php
---------------
http://entezaremaammahdi.parsiblog.com
--------------------
http://entezaremaammahdi.blogfa.com
-----------
تامّلی در روایت های علایم ظهور
---------------
نویسنده :مصطفی صادقی
اخذشده از سایت تبیان نت
-----------------
http://entezaremaammahdi.blogfa.com/post/11/تامّلی-در-روایت-های-علایم-ظهور
------------------------
http://www.dd12.ir/index.php/zohoor/300-sadeqi-zohoor
-------------------
http://ddddd12.vvs.ir/zamaan/129-sadeqi-zohoor
--------------
تامّلی در روایت های علایم ظهور نویسنده :مصطفی صادقی
اخذشده از سایت تبیان نت
عنوان مقاله : منتظران موعود، پیوسته در انتظار تحقق نشانههایی هستند که در روایات فراوان به عنوان نشانه ظهور مهدی(ع) بیان شده است. به همین جهت در طول تاریخ، تطبیق نشانهها بر افراد و گروههایی صورت گرفته و امروزه رواج بیشتری یافته است. آیا این تطبیقها درست است؟ بین نشانههای ظهور و اشراط الساعه چه ارتباطی وجود دارد؟ تا چه اندازه میتوان به روایات علائم الظهور اعتماد کرد و راویان و منابع آنها چه ویژگیهایی دارند؟ آیا امکان بداء در تحقق این نشانهها وجود دارد؟ ندای آسمانی دارای چه خصوصیاتی است؟ این نوشتار در صدد است با نگاهی تازه به روایات علائم، این پرسشها و پرسشهای دیگری را پاسخ گوید.
مقدمه
از مباحث گستردهای که دربارهِ مهدویت مطرح میشود، موضوع علامتهایی است که گفته میشود پیش از ظهور منجی موعود پدید خواهد آمد. اهمیت این موضوع به اندازهای است که غالباً در مباحث انتظار به آن پرداخته میشود و کمتر کتابی را میتوان یافت که به زندگی مهدی(عج) پرداخته باشد ولی بخشی از مطالب خود را - به اجمال یا تفصیل - به نشانههای ظهور اختصاص نداده باشد، حتی کتابهای مستقلی در این باره نگارش یافته که تقریباً هدف همهِ آنها، جمعآوری آن نشانهها بوده است و یا نویسندگان آن کتابها در صدد تبیین، توضیح و بیشتر، توجیه روایات مربوط به آن برآمدهاند. در این میان تعداد کمی از نویسندگان1 به تحلیل و بررسی روایات پرداخته و با دیدهِ نقد به آنها نگریستهاند، ولی حتی آنان نیز، این بحث را تکمیل نکردهاند و گاه نظرهایشان قابل نقد و بررسی است.
در این جا بر آنیم تا با نگاهی تازه به روایتهای علایم ظهور، به نکتههایی دربارهِ آنها بپردازیم. البته آن چه دراین جا میآید، تنها قسمتی از این مباحث است و بررسی عمیق و تفصیل بیشتر، فرصت و جایگاه دیگری میطلبد که نگارنده امیدوار است در آیندهای نزدیک به آن دست یابد. بنابراین درنوشتار حاضر تنها به مطلبهای کلی این بحث و ذکر چند نمونه اشاره میشود.
ضرورت و هدف بحث
مراجعه به دهها کتابی که در آن از نشانههای ظهور، سخن به میان آمده است، نشان میدهد که متأسفانه بیشتر نویسندگان متأخر، روایتهای منابع گذشته را تکرار کرده و با آن محققانه و تحلیلی برخورد نکردهاند؛ هر کس به فراخور نوشتهِ خود به چند نشانه اشاره و یکی دو روایت برای نمونه ذکر میکند و به مبحثهایی مانند این که منظور از سخن معصوم چیست و در چه شرایطی بیان شده، راوی آن از نظر جرح و تعدیل چگونه است یا آن روایت در کتب معتبر نقل شده یا نه، توجهی نشده است. بیشتر این کتابها در صدد قانع کردن موقت مخاطب خود هستند خوانندهای که در آن قسمت خاص از کتاب، انتظار بیان نشانهها را دارد. از این رو جای بررسی همه اخبار دربارهِ یک نشانه، ارتباط آن با دیگر نشانهها، بحث از صحت و سقم روایتها و تحلیل و نقد منابع آنها بسیار خالی است و کتابها و مقالههای اندکی که به این موضوع پرداختهاند، کافی به نظر نمیرسد و قابل نقد است.
ضرورت دیگر این که امروزه این مطلب که ظهور نزدیک شده، بیشتر علایم به وقوع پیوسته و شاهد دولت حقهِ آل محمد(ص) خواهیم بود، بسیار رواج پیدا کرده و هر کس از نزدیکتر بودن ظهور خبر دهد محبوبتر است. غافل از این که
نخست: تعیین وقت (حتی به معنای یک محدوده زمانی تقریبی)، ممنوع است و هیچ یک از معصومین هم این کار را نکردهاند2؛
دوم: ادعای نزدیک بودن ظهور، تبعات و زیانهایی مانند بدبین شدن عامه مردم نسبت به گفتههای معصومین، به وجود آوردن انتظار کاذب و سست شدن اعتقاد به آن پس از گذشت زمان را در پی دارد. از مرحوم آیتا لله مرعشی نجفی نقل کردهاند:
(از این مطالب (که مثلاً سفیانی دیده شده یا...) نگویید؛ زیرا جوانان بعد از سالیان، وقتی که ظهور حضرت به تأخیر بیفتد، دست از دین برمیدارند و همه را دروغ میپندارند.)3
یکی از مراجع تقلید حاضر هم میفرماید:
(باید زمینه را مساعد کنید که اگر غیبت، صد هزار سال هم طول بکشد، عقاید مردم خراب نشود. فردی بود که هر روز میگفت: حضرت میآید و ظهور نزدیک شده است. یک بار گفت: سه ماه دیگر آقا حتماً میآید. سه ماه بعد، گفتیم چه شد؟ گفت: بدا حاصل شد! باید کاری کنیم که ایمان راسخ پیدا کنیم.4)
به نظر میرسد این سخنان به اندازه ای گویاست که هدف از این بحث را روشن میکند؛ زیرا موضوع انتظار و ظهور و علایم ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، به گونهای که برخی در صدد هستند، نزدیک شدن ظهور را با بیان علایم محقق شده، اثبات کنند.
با آنچه گفته شد، هدف از این نوشتار نیز روشن خواهد شد؛ این که اثبات نماییم، حقیقتِ علایم آن گونه که شهرت یافته، نیست، بلکه جای بحث و بررسی بیشتری دارد، از میان علایم حتمی، هیچ کدام محقق نشده و علایم دیگر در واقع پیشگویی حوادث آینده از سوی امامان معصوم بوده است که با نشانههای ظهور قائم آمیخته یا به نفع افراد و گروههای مدعی مهدویت ساخته شده است.
روش بحث
لازمهِ تحقیق در موضوعهایی که به اخبار بستگی کامل دارد، بررسی دو جنبهِ متن و سند آنهاست. ممکن است روایتی از نظر متن دارای اشکالهایی باشد و در عین حال به افرادی که در سلسله سند آن قرار دارند، اعتماد شود (یعنی ثقه باشند) و یا بر عکس؛ متن گزارش، مشکلی نداشته باشد ولی در سند آن اشخاصی باشند که نمیتوان به آنان اعتماد کرد که در هر دو صورت، آن خبر را نخواهیم پذیرفت. این روش در جایی است که روایتی منحصر به فرد (خبر واحد) در موضوعی وجود داشته باشد. حال اگر دهها روایت، یک مضمون را گزارش کنند، دیگر جمود بر سند معنا نخواهد داشت. سیرهِ علمای گذشته، این گونه بوده است که اگر مضمون حدیثی با قراینی مانند روایتهای دیگر تأیید میشد، دیگر به ضعف سند توجه نمیکردند.
در موضوع مهدویت نیز همین روش جاری است؛ چون اگر قرار باشد دقت سندی در آن اعمال شود، بسیاری از روایتها با اشکال روبرو خواهد شد؛ این امر در روایتهای غیبت و مهدی(ع) که دیگر فِرق شیعه و حتی اهل سنت آن را به طور گستردهای نقل کردهاند و گاه افراد معلومالحالی نیز در طریق آنها وجود دارد، نمود بیشتری پیدا میکند. از طرفی آن چه ما را از اکتفا کردن به صحّت سند، باز میدارد، احتمال جعل خبر همراه سلسله سند است.
چنان که این کار از سوی برخی غالیان انجام شده است و به دسّ حدیث شهرت دارد. امام صادق(ع) به هشام بن حکم میفرماید:
(حدیثی که موافق کتاب و سنت نیست یا شاهدی برای آن در حدیثهای گذشته نمیبینید، نپذیرید؛ چون مغیره بن سعید - خداوند اورا لعنت کند - در کتابهای اصحاب پدرم احادیثی جای داد که او نفرموده بود.)5
در روایت دیگری، امام روش مغیره (غالی معروف) را در چگونگی دسّ حدیث چنین بیان میفرماید
(یاران او در میان یاران پدرم پنهان بودند و کتابهای اصحاب پدرم را گرفته، نزد مغیره میبردند و او کفرو زندقه را در آنها جاسازی میکرد و به پدرم اِسناد میداد. آنگاه یاران او این کتابها را در میان شیعه رواج میدادند.)6
این دو روا
:: موضوعات مرتبط:
نشانه ها و علائم ظهور ,
,
:: برچسبها:
تامّلی در روایت های علایم ظهور+معرّفی ,
:: بازدید از این مطلب : 964
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0